جدول جو
جدول جو

معنی شیوک بزوئن - جستجوی لغت در جدول جو

شیوک بزوئن
نم کشیدن، کفک زدن، زنگ زدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

از سرما جمع شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سرپا شاشیدن، انداختن، پرتاب کردن، پاشیده شدن چیزهای آبکی
فرهنگ گویش مازندرانی
وصله زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
فاسد شدن گندم
فرهنگ گویش مازندرانی
پاجوش، رویش جوانه های جدید از ریشه ها و ساقه ی بازمانده
فرهنگ گویش مازندرانی
واژه ای تحقیرآمیز
فرهنگ گویش مازندرانی
ایستاده در یک جاماندن، توقف پرنده در جایی، جوانه زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
باران نرمی که همراه نسیم آید
فرهنگ گویش مازندرانی
دام داران ظروف محتوی شیر دوشیده را پس از انتقال به ظرفی دیگر
فرهنگ گویش مازندرانی
دوخت و دوز کردن با سوزن
فرهنگ گویش مازندرانی
مکیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
عصاره گیری به وسیله برش پوست گیاه و با کمک کارد یا هر چیز
فرهنگ گویش مازندرانی